-
ما رفتیم
چهارشنبه 2 اسفندماه سال 1385 16:55
سلام بر همه من فعلاْ رفتم تو میهن بلاگ
-
آنچه کرد با ما دوست در شب مبعث
دوشنبه 30 مردادماه سال 1385 10:48
درست 4 سال پیش بود که شب مبعث دعوت شدیم به یه مجلس ، نوبت سخنرانی روحانی رسید و یه شیخ جوان ولی بد سیما اومد رو منبر ، تو دلم گفتم ببین حالا باید یه ساعت اراجیف این یارو رو گوش کنیم ! صداش که در اومد تا اعماق وجودم رفت و آخرهای صحبتش که همه سرشار بود از جلوه های مهر و محبت رسول الله به خودم اومدم و دیدم دارم گریه می...
-
دوست
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1384 18:47
از شیشه پنجره دارم به تهران بعد یه روز بارونی نگاه می کنم ، چقدر چراغ ؟ کوه ها هم دارند خود نمایی می کنند و من از همینجا می بینم که چقدر کوچکم چقدر کوچک و خدا چقدر بزرگ است که من رو با همه کوچکی فراموش نکرده و مرتباً از خوان پر برکتش برام روزی می فرسته ، نه تنها نان که دوستانی که از هزار نان بربری پر ارزش تر هستند من...
-
پله
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1384 12:18
------------------------------------------------------------------------------------------- پشت سرم مهم نیست وقتی قدم را به پله اول می گذارم ، مهم نیست بالا بروم یا پایین ، مهم رفتن است و اینکه آدم وقتی یه جا موند می پوسه ، قدم ها رو با توکل به خدا بر می دارم و به پشت سرم نگاه نمی کنم ، یا علی اینجا یکی از راه پله های...
-
یا حسین
چهارشنبه 12 بهمنماه سال 1384 17:56
همه می گویند شیشه ها جان ندارند اما موقعی که بروی شیشه بخار گرفته ای نوشتم یا حسین ( ع ) شیشه گریست ایام سوگواری سالار شهیدان تسلیت باد
-
طبیعت جلفا
سهشنبه 27 دیماه سال 1384 13:52
-
خوشبختی
دوشنبه 26 دیماه سال 1384 13:41
خوشبختی را نمی توان وام گرفت خوشبختی را نمی توان برای لحظه ای به عاریت خواست خوشبختی را نمی توان دزدید نمی توان خرید نمی توان تکدی کرد ..... بر سر سفره خوشبختی دیگران همچون یک مهمان ناخوانده حریصانه نمی توان نشست و لقمه ای نمی توان برداشت که گلوگیر نباشد و گرسنگی را مضاعف نکند . خوشبختی ، گمان می کنم تنها چیزی ست در...
-
جبرئیل
یکشنبه 25 دیماه سال 1384 12:46
-
دلم تنگ است
شنبه 24 دیماه سال 1384 14:13
می گفت مسلم دلش را تو مشت حسین ع جا گذاشت و رفت کوفه ، دیگه دلی نداشت که بخواد تو غربت کوفه بگیره یا تنگ بشه ،،،،، امروز دلم بد جوری تنگ شده ، برای دلم که تو صحرای عرفات پیش تو جا گذاشتم ! یا علی
-
برف
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 16:50
به نیم شب صدای خنده ات می آمد پنجره را گشودم برف می بارید
-
شما کدوم من هستید ؟
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 10:21
هر انسانی ، « من » های فراوانی را برای خود تصویر می کند . یک نظریه روان شناسی می گوید : هر انسان ، حامل پنج « من » است : 1- « من » واقعی واقعی که تنها خداوند بدان آگاه است . 2- « من » آن چنان که خود فرد تصور می کند . 3- « من » آن چنان که دیگران تصور می کنند . 4- « من » آن چنان که فرد تصور می کند که دیگران او را چنین...
-
معجزه
پنجشنبه 22 دیماه سال 1384 10:17
این وهابیون مسلمان ! چنان دین ما رو ضعیف کرده اند که حالا برای حقانیت امام حسین ع باید یه گاو موقع سر بریدن یا حسین بگه و یه سگ بیاد تو حرم امام رضا ع تا اونو باور کنیم و امام زمان هم تو این دنیا فقط به یه چاه سر میزنه ؟ پس دعای عهد صبحها بهش نمیرسه و السلام علیک یا صاحب الامر هم به در و دیوار خورده میشه ؟ یا یه دختر...
-
سائل
یکشنبه 18 دیماه سال 1384 15:23
وقتی پرندگان صدا ، به تازیانه رعد ، پراکنده می شوند عشق ، پرنده ی تنهائی ست ، که دانه های باران را بر می چیند تا در حصار حسرت خویش به نفرین قلب ها بنشیند به بازار قلب ها اکنون ،عشق کساد ترین متاع است بیچاره سائل پیری ست ، نشسته ، کنار خیابان کیانوش شمس اسحاق1365 اهواز
-
چطوری عاشق شدم
یکشنبه 18 دیماه سال 1384 15:13
اولین بار که عاشق شدم 17 سالم بود تازه اون هم تقصیر خودم نبود ، همه اش پای این رفقای ناباب بود ، صبح ها قبل از زنگ هنرستان و ظهر ها موقع ناهار جیم می شدیم قهوه خونه نزدیک هنرستان و بساط هر و کر حسابی برقرار بود ، یکی از بچه ها یه دفتری داشت و توش کلی نظر از افراد مختلف بود مثل رنگ و نظر درباره عشق و هزار تا اراجیف...
-
سخنی با دوست
چهارشنبه 14 دیماه سال 1384 12:55
سلام ! پنجره را که از دوشت پایین گذاشتی ، آسمان را هم از چشمانت به تماشا بگذار تا پرنده ها نبودن آبی را دق نکنند ، گفتم پرنده ، راستی بالت چطور است ؟ اگر از بال ما می پرس ملالی نیست جز جس تلخ بی آسمانی و پریدن . اینجا همه خوبند اما فقط وقتی ماه به نیمه می رسد شهر پر از خورشید تماشا می شود . چلچراغ های رنگی ، دلها رنگی...
-
وبلاگ های درب و داغون
سهشنبه 13 دیماه سال 1384 17:42
همیشه از خودم می پرسم چه فایده داره اینهمه از این وبلاگ به اون وبلاگ میری و هر کدوم بعد از مدتی یه ایرادی پیدا میکنه و مجبوری ولش کنی بری ؟چه میدونم دیگه زمان ما که دیگه چاه نیست بریم توش داد بزنیم شاید همینجا بتونیم تمام حرف های نگفته رو داد زد ! و شاید هم کسی از این صحبت های من استعداد کشف نشده قرن بتونه استفاده کنه...
-
زیارت در رمضان
سهشنبه 13 دیماه سال 1384 12:32
ماه رمضونی حرم حسابی شلوغ بود بحدی که برای رسیدن به ضریح باید یه کشتی کچ حسابی میگرفتی ، کناری یافتیم و دل رو به پرواز دادیم ، آقا جون وصی شو این قلم یک کم بیشتر برای ما کج شود ، وقتی تو حال بقیه دقیق میشی میبینی هر کی داره یه طوری حال میکنه ، گاهی خجالت میکشی درخواستی بکنی با خودت میگی یا امام رضا به مراد این دل...
-
استعداد کشف نشده
سهشنبه 13 دیماه سال 1384 11:59
و من استعداد کشف نشده قرن امشب باید بشینم و به واقع به معنی این جمله فکر کنم که چه شد ؟ چه بر سر من و آرمانهایم و آرمانهای هزاران دوست کشف نشده دیگر آمده ؟ جدی که خیلی گذشته ! سال 60 تا 84 خودش 24 سال است و یه نسل ، نسلی که از تمام باکری ها ، همت ها و هزاران مرد کشف نشده دیگر فقط این چلمنگ های باقیمانده را میبینند !...
-
بازنشسته
یکشنبه 22 خردادماه سال 1384 01:17
بابا جون سلام سلام پسر گل گلی بابا جون میتونم سئوال کنم ؟ بازنشسته یعنی چی ؟ بعله پسرم – بازنشسته ( البته با کلمه با زن نشسته اشتباه نشود ) یعنی یک نفر کارمند دولت که پس از سی سال کار همراه با صداقت چون پیر و خسته شده بهش میگند ضمن تشکر از زحمات شما دیگه برید خونه و استراحت کنید و از باقیمانده عمرتون لذت ببرید و برید...
-
بدنبال خدا
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 21:48
می گوید : « خودت گفتی یه شب خواب دیدی تو و مونس رفته اید توی دشت و اون جا صدای خدا رو شنیده اید که گفته بود دنبال چه می گردید ؟ و تو گفته بودی دنبال تو می گردیم . بعد اون صدا گفته بود برای پیدا کردن من که نمی خواد این همه راه بیایید تو ی بیابان . گفته بود من توی سفره خالی شما هستم . توی چروک های صورت عزیز . توی سرفه...
-
خرمشهر را خدا آزاد کرد
یکشنبه 1 خردادماه سال 1384 18:37
-
آدرس خانه حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا س
شنبه 31 اردیبهشتماه سال 1384 13:40
پرسیدم از پیری کجاست آن خانه بنت رسول آنجا که جبرئیل امین می رفته با اذن دخول گفت تا بنی هاشم برو آنجا ببینی کوچه ای چون نیک آنجا بنگری بینی بر آن خون بتول آنجا دری است نیم سوخته ، کز آتش کین سوخته از کین آنانی که از حق و علی کردند عدول آنجا در رحمت بود آنجا در جنت بود هر کس بر آن در در زده او برنگشته بی حصول آنجاست...
-
هک
شنبه 24 اردیبهشتماه سال 1384 23:51
بنا بر قراین و شواهد یک عده آدم بیکار سایت مشابه منو تو پرشین بلاگ هک کرده اند ! اینک با طلوع بر لبانت بوسه خواهم زد تا بدانی طلوع من در کسیت ؟ روستای ماسوله - عکس از سعید شکری
-
بهار پر شکوفه خیال او
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384 22:27
-
خاطره ای از سال ۶۶
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384 15:09
زمون موشک بارون کلاسهای دانشگاه رو منتقل کرده بودند استادیوم آزادی ( سال 66) و از میدون انقلاب سرویس گذاشته بودند برای استادیوم و خلاصه کلاسها تو زیر پله ها و گاهی تو سکوی تماشاچی ها برگزار میشد و جالب تر از همه دوشنبه ها بود که تیم ملی تمرین داشت و میتونستیم همه اونها رو از نزدیک ببینیم ، خلاصه اون روز ساعت 2 بود تو...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384 00:32
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1384 00:07
طرح سیا براى براندازى تشیع آنچه از نظر مىگذرد بخشى از طرح سازمان جاسوسى آمریکا»سیا« جهت مقابله با گسترش و تقویت تفکر شیعى در جهان اسلاماست. این طرح از سوى »مایکل برانت« رئیس سابق سیا و عضو بخششیعهشناسى این سازمان ارائه شده است. علت دشمنى با شیعه شیعه در بین فرق اسلامى، فعال و متحرک است زیرا: 1- رهبرى آن در دست...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1384 00:35
مدتی بود بعضی روزها که فرصتی می شد و واسه نماز ظهر و عصر می رفتم مسجد محل یه جوونی نظرم رو جلب کرده بود ، حالا واسه چی ؟ واسه اینکه اولاً خیلی آروم و بی سر و صدا بود و میومد نماز میخوند و میرفت ، فقط بعد نمازها سجده های طولانی داشت و من گاهاً بهش حسادت میکردم ! بعد مدتی از برو بچ سئوال کردم این بنده خدا کیه ؟ گفتن «ف»...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1384 23:23
این روزا نون حلال درآوردن هم شده مصیبت – نمیذارند تو حال خودت باشی ، تو اداره ای داری کار میکنی میری یه معامله 2 میلیارد تومنی میکنی و آخر معامله میگی سهم من چقدر میشه ؟ میگن 20 میلیون تومن ، میگی بی زحمت اون آخر قولنامه مبلغ رو کم کنید ، پورسانت رو نمیگیری ولی مگر این روسا باورشون میشه ؟ آقایون چون خودشون و جد و...
-
شورای شهر قدیم قدیم ها
جمعه 9 اردیبهشتماه سال 1384 18:24
مامان مامان ، بدو فهمیدم باید چکار کنم تا پولدار بشم ؟ چی شده بچه باز سر صبحی داد و هوار راه انداختی ؟ مامان یادته دیروز گفتم میخوام چکاره بشم ؟ امروز کلی فکر کردم و سایت بازتاب هم بهم کمک کرد تا بدونم در آینده میخوام نایب رییس شورای شهر بشم و ضمناٌ فهمیدم که ای بابا همه جا ظاهرا از این خبرها هست و من فکر کردم فقط شهر...